نظرسنجی

عملکرد شورای ششم دوگنبدان را تا کنون چگونه ارزیابی می کنید؟
25. شهريور 1398 - 8:09
ماماهایی در جامعه ایلیاتی و عشایری منطقه پیدا می شدند که در عین نداشتن تحصیلات ابتدائی و فقط تکیه بر استعداد خدادادی خود، فرشته نجات مادران ایل در موقع زایمانشان می شدند که در این میان از بی بی گل افروز احمد‌زاده ملقب به « مادر گچسارانیها » یکی از این شیر زنان عشایر جنوب کشور می توان یاد کرد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب،بی‌بی‌گل‌افروز احمد‌زاده در حدود سال ۱۳۰۰ در منطقه بابا محمد آبشرین (گچساران قدیم) استان کهگیلویه و بویراحمد متولد شد که پدر از قوم لر طایفه کاید یوسفی و مادر از قوم ترک طایفه افشار که نزدیک به 98 سال عمر کرد.

 این مادر مؤمنه سال‌­های سال از عمر پر برکت خود را به عنوان آگاه به طب سنتی، داروهای گیاهی و متخصص محلی زنان و زایمان نه فقط به مردم این شهرستان بلکه به دیگر نقاط استان، کشور و حتی خارج از کشور خدمت کرد.

بر همگان آشکار است که در سال­های نه چندان دور در جامعه عشایری و ایلیاتی استان، پزشک و دارو وجود نداشت، به گونه­ای که قبل از انقلاب اسلامی، سازمان بهداشت وقت، تعدادی پزشک جهت کمک به مردم عشایر می‌فرستاد اما تحرک و کوچ دائم عشایر باعث می­شد که پزشکان در یک محدوده خاص اسکان شوند که این مسئله مورد استقبال قرار نگرفت و چندی بعد سازمان بهداری، تعدادی از جوانان عشایر را پس از گذراندن دوره تخصصی به عنوان ماما، بهورز و بهیار رهسپار عشایر کرد.

به هر حال باید گفت، عشایر ما همیشه با مرگ و زندگی مبارزه کرده و می­کنند، ایمان و اتکا به خداوند و افکار ایده‌آلیستی و امیدگرا بودن آنان و اعتقادات سنتی همچنان در سختی­ها و پیچ و خم­های زندگی یاور آنان و در گذشته برای درمان بیماری­ها حتی‌الامکان از تجربه زنان و مردان ایل استفاده می­کردندکه به عنوان مثال شکستگی، در رفتگی، جراحی­های کوچک، بیماری­های سرپایی را خود درمان می کرده و یا زنانی که با زایمان غیر طبیعی و مشکلات بعدی آن روبرو می­شدند، کلیه روزنه­ های امید آنها بسته و در انتظار مرگ لحظه شماری می­ کردند.

این مادران بیش از آنچه به خود می­ اندیشند به نوزاد در حال مرگ که همچون گلی ظریف پژمرده و فرو می­ریخت، فکر می­ کردندو حالت یأس و ناامیدی در چهره اینگونه بیماران کاملاً هویدا بود، به همین جهت مردم طایفه‌ها و تیره­ها برای نجات او بسیج می­ شدندآنهم با احساس و عواطف انسانی اما بدون تفکر منطقی و نتیجه.

 زنان صاحب نظر و کهنسال ایل به دورش حلقه می­زدند و هنگامی که بیمار به حالت مرگ و اغماء می­افتاد، تنها به فکرشان می­رسید که بگویند او را « آل» برده (دیو یا جانور خیالی که به سراغ افراد زائو می­آید) و باید این موجود خیالی و وحشت‌انگیز را از خانه بیرون کنیم.

مبارزه با آل تنها حربه و آخرین قدرت تفکر آنان بود به گونه­ ای که گاهی اوقات در زایمان­ های غیر طبیعی به مردان متوسل می­شدندو به این شکل که چشمان مرد مسن و سالخورده­ای را می­ بستند و از او می­ خواستند که نوزاد را با فشار از مادر جدا کند و در این شرایط مادر بیچاره به چه مصیبتی گرفتار می ­شد که فقط خدا می­داندکه در اینگونه موارد نه تنها نوزادان زندگی را باخته و اغلب خفه شده به دنیا می­آمدند بلکه درصد زیادی از مادران نیز جان سالم به در نمی­بردند.

البته باید گفت در چنین روزگار سیاهی که توصیف شد در جامعه ایلیاتی و عشایری منطقه، ماماهایی هم پیدا می­ شدند که در عین نداشتن تحصیلات ابتدائی و فقط تکیه بر استعداد خدادادی خود، فرشته نجات مادران ایل در موقع زایمانشان می ­شدند که در این میان از "بی­بی گل افروز احمد‌زاده "ملقب به « مادر گچسارانی­ها » یکی از این شیر زنان عشایر جنوب کشور می­توان یاد کرد.

مامای بسیار مؤمنه که نه فقط مادر گچسارانی­ها بلکه در جنوب کشور برای بسیاری از مردم شناخته شده بودند به گونه­­ای که در بیمارستان شرکت نفت (در زمان انگلیسی­ها) واقع در روستای آبشرین یا کاروانسرای قدیم مشغول به کار شد و خود مامای چندین نفر از پزشکان معروف امروز منطقه (دکتر روشن قیاس، دکتر زینل زاده، دکتر سمعیی (نارکی)، دکتر عکاشه ، دکتر حق شناس و…) که بعضی از این پزشکان درحال حاضر در خارج از کشور طبابت می­ کنند، بوده است.

در روزگاری که از دانشگاه، پزشک و دستگاهای پیشرفته امروزی سونوگرافی خبری نبود و این شیر زن بدون هیچ‌گونه توقع مالی و با قدرت تشخیص بسیار بالا و خدادای خود، یکی از بهترین متخصصان زنان و زایمان منطقه محسوب می‌شد، به گونه­ای که با توجه به پیشرفت امروز علم پزشکی در حوزه زنان و زایمان، اما هنوز مردم اعتقاد خاصی به تشخیص این بزرگ زن­ داشتند و به عنوان مثال بی‌بی گل‌افروز برای مادری که باید بچه خود را از راه سزارین به دنیا بیاورد با تجربه و قدرت تشخیص بالا و معجزه دست خود شرایطی برای متولد شدن طبیعی نوزاد از شکم مادر فراهم می­ کردو یا در قبض و بسط شکم نوزادان و کودکان به درمان و بهبودی بیمار کمک می کرد.

بنابراین باید گفت که بی­بی گل افروز به عنوان یکی از بهترین گنجینه­ های پزشکی سنتی (طب سنتی) منطقه نه فقط در حوزه زنان و زایمان بلکه نوزادان و کاربرد خواص داروهای گیاهی بودندکه عمر با برکت این مادر فداکار در خدمت به خلق خدا سپری شد.

متاسفانه به نظر می­رسد کهگیلویه و بویراحمد به خصوص حوزه پزشکی آن، از تجارب گنجینه­ های پزشکی سنتی و محلی خود آن طوری که باید و شاید استفاده نکرده است و خیلی­ ها معتقدند علاوه بر نقص اساسی در زمینه تقویت و احیای طب سنتی و گیاهی استان؛ نقدی مهم بر این حوزه در استان همچنان وارد است.

انتهای پیام/

نظرات کاربران

تازه های سایت

پربازدیدها