به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب، مرحوم "حاج خسرو مرادپور"پدر گرانقدر شهید والامقام «اقبال مرادپور» از شهدای معلم شهرستان گچساران دارفانی را وداع گفته و پس از سالها دوری و غم فراق، به فرزند شهیدش پیوست.
مراسم تشییع و خاکسپاری این پدر شهید فردا جمعه ساعت 10صبح دربهشت زهرای گچساران برگزار خواهد شد.
شهید "اقبال مرادپور"با شکلگیری انجمنهای اسلامی در دبیرستان، یکی از اعضاء فعال انجمن میشود و با شروع جنگ تحمیلی در تبوتاب رفتن به جبهه میسوزد تا جایی که در روز از پاییز سال شصت در اولین روزهای جنگ به جبهه اعزام میشود و در عملیات بستان شرکت میکند.
شهید مراد پور که خدمه آر پیچی بود در این عملیات یار وهم رزمش (شهید مطهری) و تعدادی از همسنگران خویش را از دست میدهد و پس از خاتمه عملیات پیروزمند بستان برای مبارزه در سنگری دیگر و رساندن پیام شهیدان به امت شهیدپرور به سنگر علم برمیگشت.
ازآنجاییکه شهید در جستجوی محبوب خویش بود این بار راهی شهر قم میشود تا در کنار حرم حضرت معصومه(س) به تحصیل علم و تهذیب نفس بپردازد، مدتی در مؤسسه در راه حق در محضر استادانی بزرگوار به فراگیری علوم دینی میپردازد و در آزمون تربیتمعلم در رشته امور پرورشی قبول میشود و ازآنجا به تهران میرود در کنار تحصیل علم و معرفت، تهذیب نفس را سرلوحه کار خویش قرار میدهد.
سال اول را با پیروزی و موفقیت میگذراند و به موطن خویش برمیگردد اما فکر رفتن به جبهه لحظهای از خاطرش دور نمیشود، ایام تابستان را به فراگیری جامع المقدمات و به مطالعه کردن میگذراند.جایگاه همیشه شهید مسجد بود و دوستان همیشه او را در اوقات نماز در مسجد میدیدند، با آغاز سال تحصیلی مشتاقانه روانه تهران میشود تا سال دوم تحصیلی خویش را آغاز کند.
اما در کشور ما جنگ حق و باطل است او که خود همیشه طی حق مینمود فکر یاری جبهه حق را در سر میپروراند بارها عزم را جزم کرده بود تا به جبهه برود اما ازآنجاییکه برادرش در جبهه جنگ بود صلاح در این بود که بماند.طرح لبیک یا خمینی شکل میگیرد او که خود در ابتدای پیروزی انقلاب مقلد امام بود فرمان امام را لبیک گفته و از تهران به گچساران روانه میشود و در مانور آزادی قدس در گچساران شرکت میکند و بعد از آن راهی تهران شده و با خانواده و بستگان وداع مینماید و در تاریخ آخرین روزهای زمستان سال 62 از تهران به لشکر محمد رسولالله اعزام میشود.
در عملیات پیروزمند خیبر شرکت میکند و در این عملیات تعدادی از همرزمان خویش را از دست میدهد. او که سراپا عشق به الله بود از پای نمینشیند و دیگربار در عملیاتی که در روز آخرین روزهای سال 62 در خاک عراق صورت میگیرد شرکت میکند و مشتاقانه و آنچه را که همیشه در سنگرهای عشق در جستجویش بود میبیند و مرگ باعزت را از زندگی با ذلت میپذیرد و حتی در حالی از این مرگ باعزت استقبال میکند که بدنش پارهپاره بود.
صفات و اخلاق برجسته شهید اقبال مراد پور آنچنان از دیگران ممتازش کرده بود که در میان همه هم سن و سالانش زبانزد دوستان و آشنایان بود.چهره ملکوتیش که اخلاص نور خاصی بدان بخشیده بود چنان گیرا و زیبا می نمود که هر بیگانه ای با اولین نگاه تقوا و اخلاص را در صورتش می یافت.
در برخورد با دوستان و آشنایان همیشه تلاش میکرد که زودتر سلام کند هرگاه دیگری سخن میگفت لب فرومیبست و با دقت سخنان متکلم را گوش میداد.در رابطه با اقوام و بستگان چنان رفتاری داشت که همه فامیل و بستگان او را از فرزندان خود و بیشتر دوست میداشتند، شهید معلم قرآن بود و اخلاق را از پیشوایان بزرگ خود کسب میکرد.
نام ونام خانوادگی: شهیداقبال مراد پور
محل تولد: روستای نیمدور
تاریخ تولد: سال ۱۳۳۹
محل شهادت : طلاییه
تاریخ شهادت :۲۲ اسفند ۱۳۶۲
انتهای پیام/
نظرات کاربران