به گزارش پایگاه خبری تحلیلی آفتاب جنوب، شهید "خدا رحم دامن خشک"،دهم تیرماه سال 41دریکی از روستاهای گچساران به دنیا آمد پدرش عروج علی و مادرش صلبی نام داشت تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. در همين ايام چون لشکريان بعثی به مهين اسلامیمان حملهور شده بودند تکليفش را اين دانست که بهسوی ديار عاشقان و دانشگاه خودسازی و رزم بشتابد و بالاخره باروحیهای آکنده از عشق و شور و صفا پس از چندين بار اعزام به جبهه در منطقه عملياتی اروندرود به خيل شهيدان پاکباخته درراه حق پيوست.
این شهید والامقام در 5اردیبهشتماه 64در منطقه اروندرود براثر اصابت ترکش بهصورت،دست و شکم شهید شد. مزار این شهید والامقام در روستای سید جمالالدین شهرستان گچساران واقع است.
وصیتنامه شهید خدا رحم دامن خشک
ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص
بهدرستی كه خداوند دوست میدارد كسانى را كه درراهش چون دژهاى استوار پيكار میکنند. (سوره صف آيه 4)
اکنونکه اين وصیتنامه را مینویسم همچون دفعه قبل خودم را لايق كشته شدن در اين راه نمیبینم و از خداوند میخواهم كه اين سعادت، شهادت را نصيب من بفرمايد . ما مسلمانان بهحکم اينكه به قرآن كريم ايمان و اعتقادداریم، مرگ نيستى و نابودى نيست بلكه انتقال از عالمى به عالم ديگر است و حيات انسان بهگونهای ديگر ادامه مییابد، روح يا نفس انسان ملاك شخصيت واقعى انسان است و جاودانگى انسان بهواسطه جاودانگى اوست، ازنظر مقاوم و مرتبه وجودى در افقى مافوق ماده و ماديات قرارگرفته است.
روح يا نفس هرچند محصول تكامل جوهرى طبيعت است اما طبيعت در اثر تكامل جوهرى كه تبديل به روح يا نفس میشود افق وجودش و مرتبه و مقام واقفش عوض میشود و در سطح بالاترى قرار میگیرد يعنى از جنس عالمى ديگر میشود كه عالم ماوراء طبيعت است و هنگام مرگ آن حقيقت مافوق مادى بازستانده و تحويل گرفته میشود.
قرآن كريم میگوید: قيامت تجديد حيات است و تجديد حيات چيزى است كه نمونه كوچک آن را درروی زمين میبینیم و در حديثى از پيغمبر (ص) آمده هر وقت بهار را ديديد بسيار از قيامت ياد كنيد يعنى بهار مثالى و الگويى از قيامت است. در بهار سرها همه پيدا شوند /هر چه خورده است اين زمين رسوا شود.
خدايا از تو میخواهم براى ما مقدر كنى از نوع آن قضا و قدرى كه يقين و تبديل نمیپذیرد.
خداوندا: تو شاهدى از آن لحظهای كه از خانه خارجشدهام فقط به خاطر تو و براى رضاى تو آمدهام.
پدر و مادرم، خانوادهام و دوستانم را ترک گفتم زيرا عشق من به تو مهمتر از دوستى آنان بوده است.
خداوندا: مرا لحظهای به خودم وامگذار كه به تو سخت محتاجم.
دوستان و آشنايان من راهى را رفتم كه حسين علیهالسلام انتخاب كرد، چراکه معبودم الله، مكتبم اسلام، كتابم قرآن، حزبم حزبالله و رهبرم روحالله است. خداوند را سپاس میگویم كه مرا در اين برهه از زمان به دنيا آورد و به من توانايى داد تا در صف جند الله قرار بگيرم.
خمينى را درود میفرستم و او را از صميم قلب دوست میدارم زيرا مرا آنچنان رهبرى نمود تا به محبوبم الله برسم، آن گلوله را دوست میدارم كه قلبم را سوراخ كند و آن خمپاره و تركش را دوست میدارم كه پيكرم را پارهپاره میکند، چراکه مرا از اين دنياى پست رهايى میبخشد و به لقاءالله پيوند میدهد.
اكنون باز یومالله ديگرى است، حماسه عاشوراى حسينى تكرار شده است و حسين زمان ما خمينى نداى هل من ناصر ينصرنى سر داده است و میگوییم حسين جان اگر در آن فضاى داغ و خونين جز عدهای محدود تو را يارى نكرد ما پيروانت در فضاى گرم و خونين ایرانزمین دست مردانگى مشت كرده و به نداى غریبیات لبيک میگوییم.
حسين جان اى مكتبم اسلام، اى خمينى رهبر و پيشوايم لبيک، اين است طريق عاشقان حقيقى. آشنايان عزيزم از شما میخواهم كه راهم را ادامه دهيد و نگذاريد تفنگم بر زمين بماند سعى كنيد كه خود را اول تزكيه كنيد و با همه ارگانها همكارى فعالانه داشته باشيد.
بايد همه خويشاوندان مخصوصاً پدر و مادرم شاد باشند و در موقع رسيدن خبر شهادت من، موقع عروسى مرا در نظر بگيرند و هرگونه افسردگى و ناراحتى مطمئناً باعث عذاب روح من خواهد شد، چون رهبرم فرموده است: اگر بنا است همهچیز دنيا با مرگ پايان يابد چهبهتر كه شهادت پرافتخار آخرين فصل زندگى انسان است.
و در آخر همه خواهران و برادران درراه اسلام فداكارى كنند و وحدت خود حفظ كنند. برادران و خواهران شمارا به خدا سوگند میدهم مبادا یکلحظه دريغ كنيد همه شما میدانید همه كفر در مقابل اسلام ایستادهاند اگر ما یکلحظه مهلت به آنها بدهيم خبرى از اسلام و دين نيست و ما بايد مردم فلسطين را در نظر بگيريم كه چه بر سر آنها آوردند.
من از برادران مذهبى میخواهم جبههها را همانطوری كه امام عزيز فرموده است گرم نگهدارند تا اين ديوانه (صدام) را نابود كنيد. از خواهران میخواهم كه سنگر خود كه همان حجاب است رعايت نمايند. ان تنصروا الله ينصركم
اين زمزمه من است، خدايا خدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار.27/11/63
پيام شهيد:
ما مسلمانان بهحکم اينکه قرآن کريم ايمان و اعتقادداریم، مرگ نزدمان نيستی و نابودی نيست بلکه انتقال از عالمی به عالمی ديگر و از نشايی به نشايی ديگر است حيات انسان بهگونهای ديگر ادامه مییابد. روح با نفس انسان ملاک واقعی انسان است و جاودانگی انسان بهواسطه جاودانگی اوست.
خميني را درود میفرستم. او را از صميم قلب دوست میدارم زيرا مرا آنچنان رهبری کرد تا به محبوبم الله برسم.
انتهای پیام/م
نظرات کاربران